تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیهی عشق مجاز است
در عشق اگر بادیهای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است... وحشی بافقی
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا
سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست گروس عبدالملکیان
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
عشق آمد خويش را گم كن عزيز
قوتت را قوت مردم كن عزيز
عشق يعني خويشتن را گم كني
عشق يعني خويش را گندم كني
عشق يعني خويشتن را نان كني
مهرباني را چنين ارزان كني
عشق يعني نان ده و از دين مپرس
در مقام بخشش از آئين مپرس
هركسي او را خدايش جان دهد
آدمي بايد كه او را نان دهد مجتبی کاشانی
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد... احمد شاملو
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم
بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم
بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم
زهدي نه كه در كنج مناجات نشينيم
وجدي نه كه در گرد خرابات برآييم
نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم
اينجا نه و آنجا نه كه گوييم كجاييم
حلاج وشانيم كه از دار نترسيم
مجنون صفتانيم كه در عشق خداييم
ترسيدن ما هم چو از بيم بلا بود
اكنون ز چه ترسيم كه در عين بلاييم
ما را به تو سريست كه كس محرم آن نيست
گر سر برود سر تو با كس نگشاييم
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاييم
دریاب دل شمس خدا مفتخر تبریز
رحم آر که ما سوختهی داغ خدایی مولوی
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
و را که دل از عشق مشوش باشد
هر قصه که گوید همه دلکش باشد
تو قصهٔ عاشقان، همی کم شنوی
بشنو، بشنو که قصهشان خوش باشد شیخ بهایی
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
عشق پرواز بلنديست مرا پر بدهيد
به من انديشة از مرز فراتر بدهيد
من به دنبال دل گمشدهاي ميگردم
يك پريدن به من از بال كبوتر بدهيد
تا درختان جوان، راه مرا سد نكنند
برگ سبزي به من از فصل صنوبر بدهيد
يادتان باشد اگر كار به تقسيم كشيد
باغ جولان مرا بيدر و پيكر بدهيد
آتش از سينة آن سرو جوان برداريد
شعلهاش را به درختان تناور بدهيد
تا كه يك نسل به يك اصل خيانت نكند
به گلو فرصت فرياد ابوذر بدهيد
عشق اگر خواست، نصيحت به شما، گوش كنيد
تن برازندة او نيست، به او سر بدهيد
دفتر شعر جنونبار مرا پاره كنيد
يا به يك شاعر ديوانة ديگر بدهيد محمد سلمانی
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
در مدرسه گر چه دانش اندوز شوی
وز گرمی بحث مجلس افروز شوی
در مکتب عشق با همه دانایی
سر گشته چو طفلان نوآموز شوی ابوسعید ابوالخیر
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
هم دعـــا کـن گره از کار تو بگشايد عشق
هم دعـــا کــــن گره تـازه نيــــفزايـد عشق
قـايقي در طلـــب مـــوج بــــه دريـــا پيوست
بايـــد از مــــرگ نترســـــيد ،اگـــــر بايد عشق
عـاقــبـت راز دلـم را بــــه لبــــانـــش گفتم
شايد اين بوسه به نفرت برسد ،شايد عشق
شـمع افــــروخــت و پــروانـــــه در آتش گل کرد
مـي توان ســـوخت اگــر امـر بفرمايد عشق
پيلـه ي عشق مـــن ابــــريشم تنهايي شد
شـمع حـق داشت، به پروانه نمي آيد عشق فاضل نظری
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,
راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آنجا، جز آن که جان بسپارند، چاره نیست
هر گَه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
"در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست"
ما را ز منع عقل مترسان و مِی بیار!
کآن شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست
از چشم خود بپرس که ما را که میکشد
جانا! گناهِ طالع و جُرمِ ستاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جِلوهٔ آن ماهپاره نیست
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست حافظ
موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسبها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,